In 1963, Esther gives birth to Roland, the youngest of a large family. Roland is born with a club foot that prevents him from standing. Against everyone's advice, she promises her son that he will walk like the others and that he will have a fabulous life. From then on, Esther will do everything in her power to keep this promise. Through decades of trials and miracles of life, this film is the story of a true, funny and moving story, that of an incredible destiny and the greatest love there is: that of a mother for her child.

"فلیپ لامبرد" که یک تاجر بانفوذ است فوت می‌کند و پسرانش نیکلا و توماس و چارلز و ویلیام با خانواده‌هایشان برای مراسم وی به عمارت خانوادگیشان می روند و متوجه می‌شوند که لیلیان اتاق های انجا را اجاره می داده است و ...

لاواش پاتل که در محله‌ای کوچک در بمبئی زندگی می‌کند از راه شعبده بازی روزگار می‌گذراند. او سفری را برای پیدا کردن پدرش شروع می‌کند اما درگیر یک سری ماجراجویی‌های دیگری می‌شود.